-آه همین الان تایم استراحتم تمام شد!-
امروز بعد از پایان تست های فیزیک مقاله ای از مهشید حقیقت میخواندم که درباره کارآفرینی ن در جهان صحبت کرده بود و واو! یخش هایی از آن واقعا الهام بخش است!
ما زن ها خودمان را محبوس یک سری کلیشه های تعریف شده ی اجتماعی کرده ایم یا شاید هم کرده اند! ، جسور بودن و dream big را یادمان ندادند ، ما باید همیشه کامل می بودیم ، مراقب رفتارمان ، پوششمان ، حتی خندیدنمان! می بودیم.زمین خوردن و دوباره قدرتمند تر برخاستن را یادمان ندادند.ما را از مورد قبول نبودن ترساندند ، در کله ما فرو کردند که باید واسطه گر و محافظه کار باشیم .بی پروا بودن را یادمان ندادند.
اما به درک! همه چیز را که بای دیفالت آدم دراختیار ندارد ، اکتسابی است و همین جذابش می کند.
خلاصه خواستم بگویم دخترانم! ما راه درازی در پیش داریم!
هیچوقت دلم نمیخواهد معشوقه کسی باشم و این ربطی به جملات بالا یا منافاتی با آن ندارد ولی کلا عمیقا دلم میخواهد #self_partner باشم و این قالب برایم آرامش بخش تر است تا مادر و همسر و سرویس دادن تا پای مرگ!
آم ؛ و دیگر اینکه از اینکه فردا جمعه ست و آزمون داریم انقدر خوشحالم که دلم میخواهد بمیرم+_+
یک چیز دیگرهم بگویم و بروم پی کار و زندگی ام! من سالیان نسبتا زیادی است که بلاگرم اما راستش را بخواهید هیچوقت جرئت به زبان آوردن افکارم را نداشتم ، ار اینکه چیز بی بته ای بگویم یا اینکه چیزی بگویم و بعدا نقضش کنم میترسیدم! تا اینکه یاد گرفتم رها باشم و به خودم احترام بگذارم و اعتماد به نفس داشته باشم! همه اینهارا مدیون فضایی هستم که بیان دراختیارم گذاشته! مرسی بیان!
عزیزدلم مائده ، روز به خیر.
درباره این سایت